متن آهنگ خانه ام آتش گرفته از محمدرضا شجریان

خانه ام آتش گرفتست ، آتَشی جانسوز

هر طرف میسوزد این آتش

پرده ها و فرش ها را… تارشان با پود

من به هر سو میدوم گریان ؛ در لَهیب آتش پر دود

وز میان خنده هایم تلخ و خروش گریه ام ناشاد

از درون خسته ی سوزان ؛ میکنم فریاد ای فَریاد…

خانه ام آتش گرفتست ؛ آتشی بی رَحم

همچنان میسوزد این آتش

نَقش هایی را که من بستم به خون دل

بر سر و چشم در و دیوار ، در شب رُسوای بی ساحل

وای بر من! وای بر من!

سوزد و سوزد، غنچه هایی را که پَروردم

به دشواری در دهانِ گود گُلدان ها

روزهای سختِ بیماری…

از فراز بامهاشان شاد؛ دشمنانم!

موزیانه خنده های فتحشان بر لب…

بر من آتش به جان ناظر

در پناه این مشبک شب

من به هر سو میدوم گریان

از این بیداد میکنم فریاد ای فریاد

وای بر من همچنان میسوزد این آتَش

آنچه دارم؛ یادگار و دفتر و دیوان…

وانچه دارد منظر و ایوان

من به دستان پر از تاول

این طرف را میکُنم خاموش!

وز لهیب آن روم از هوش

زان دگر سو شعله برخیزد به گردِش دود

تا سحرگاهان که میداند!!!

که بود من شود نابود…

خفته اند این مهربان همسایگانم ، شاد در بَستر

صبح از من مانده بر جا ، مُشت خاکستر

وای آیا هیچ سر بر میکنند از خواب!!

مهربان همسایگانم از پی امداد

سوزَدم این آتَش بیدادگر بنیاد

میکنم فریاد… ای فریاد

ارسال دیدگاه