متن آهنگ شکایت از مرتضی جعفرزاده

شکایت دارد این دل خدایا از جدایی،،،
هر روز و شبم تاره لعنت بهت خدایی
در این دنیا غریبم ندارم من گناهی
با درد و غم میمیرم شرمنده ام جوانی،،،
جوونیمو گذاشتم به خاطر اون نگات
دنیا رو میدم برات واسه اون دو چشمات

تا وقتی که نفس هست بدون میمیرم برات ،،،
جون ناقابل من اونم بخوای هست فدات
غم دلم بسوزه میسازه و میسوزه
دلم واسه چشمات جوونیشو میبازه
جوونیم حروم شد خیری ندیدم از یار
چه شبهایی که براش تا سحر موندم بیدار،،،

ارسال دیدگاه