متن آهنگ افسوس از رضا بهرام

این کودک گریان ز حال سنگین
کابوس تسکین نمیابد به هیچ
آغوش و لالایی افسوس
افسوس

در خواب های من تا چشم بیند
کاروان کاروان هول و هذیان است
افسوس

انگار درمن گريه مي كرد ابر
آن گسترش ها وان صف آرايي
آن پيل ها و اسب ها و برج و باروها
و سقف هايي كه فرو مي ريخت
افسوس

آن سقف بلند آرزوهاي نجيب ما
افسوس افسوس
اينجا چراغ افسرد
ديگر كدام از جان گذشته زير اين خونبار
اين هردم افزونبار
شطرنج خواهد باخت

ارسال دیدگاه