متن آهنگ فرمانروا از مرتضی اشرفی

دَست مَریزاد که بی مَن میتونی
مَنو از تو سَرت میپرونی
کاش یکم از مَریضیم بدونی
میری موهای مَن گندمی شه
کار مَن بُغض و سَردرگمی شه
عاشِقت شاعر مَردمی شه
واسه قَلبم تو فَرمانروایی
این هَمه زُل زَدم پَس کجایی
از خودی میخورم دَردم اینه
بَسمه این هَمه بی وفایی
خسته ام وای عَجب ماجرایی
دِل که از سَنگ و آهه نِمیشه،،،
دِل تو غم ها پَناهنده میشه
عاشِقت بی تو خواننده میشه
تو خودَم بی تو دادگاهی میشم
مَن به جای توهَم قاضی میشم،،،
تا به زندون تو راضی میشم
واسه قَلبم تو فَرمانروایی
این هَمه زُل زَدم پَس کجایی
از خودی میخورم دَردم اینه،،،
بَسمه این هَمه بی وفایی
خسته ام وای عَجب ماجرایی

ارسال دیدگاه