متن آهنگ باران زده از رستان
باران زده من به قربانت
یک شهر شده تشنه ی پیراهنت
باران عزادارت شده
دریا گرفتارت شده
این درد گر درمان ندارد
غمت دوباره یادم آمد
%همان ستاره یادم آمد%
که خیره می شدی به اون
عزیز جان من کجایی
ای ماه شبم جان بر لبم آمد کجایی
عشق دیدی چی شد پایان گرفت این آشنایی
داد از جدایی
ارسال دیدگاه